کد خبر : 77622
تاریخ انتشار : پنجشنبه 11 خرداد 1402 - 22:27
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای یک عکس، یک آرمان – پایگاه اطلاع رسانی تبریز جوان بسته هستند

یک عکس، یک آرمان – پایگاه اطلاع رسانی تبریز جوان

یک عکس، یک آرمان – پایگاه اطلاع رسانی تبریز جوان

گروه فرهنگی و اجتماعی تبریز جوان/ ح.س؛  در این چند خط، خاطره دلدادگی به مکتبی را شرح خواهم داد که مرز، ملیت و… برایش رنگ باخته بود؛ مکتبی که معلم آن در جماران و متعلمان مستضف اما وارسته آن در دوره افتاده‌ترین نقاط جهان، درس آزادی، عزت و ایمان را می‌آموختند…   ماجرا از آن


گروه فرهنگی و اجتماعی تبریز جوان/ ح.س؛  در این چند خط، خاطره دلدادگی به مکتبی را شرح خواهم داد که مرز، ملیت و… برایش رنگ باخته بود؛ مکتبی که معلم آن در جماران و متعلمان مستضف اما وارسته آن در دوره افتاده‌ترین نقاط جهان، درس آزادی، عزت و ایمان را می‌آموختند…

 

ماجرا از آن قرار است که سال ۱۳۹۴ بود که با یکی از موسسات فرهنگی در زمینه ترویج و تبلیغ دین اسلام و تولید محتوای فاخر به زبان‌های مختلف همکاری داشتم؛ همان ایام خبر یورش حاکمیت نیجریه به منزل شیخ ابراهیم زکزاکی و دستگیری وی در صدر اخبار رسانه ها قرار داشت.

 

این خبر تلنگری بود تا چندی پیرامون انقلابیون نیجریه و آرمان هایی که دارند، پژوهشی هر چند مختصر از مردم نیجریه در این خصوص انجام دهم؛ بعد از چند روز گشت‌وگذار در صفحات مختلف شبکه اجتماعی فیسبوک، با جوانی به‌نام محمد، که ساکن یکی از روستاهای شهر بنین کشور نیجریه بود، آشنا شدم.

 

مختصر گفتگویی کافی بود تا سرّ درونی این جوان سیه‌چرده هویدا شده و از آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران که در مکتب شیخ زکزاکی تعلیم دیده بود سخن بگوید؛ او بر این باور بود که این نسخه شفابخش باید برای ملت مستضعف کشورش تسری پیدا کند و در این راه نیز می‌طلبد که مردم همراهی مومنانه‌ای با شیخ ابراهیم داشته باشند.

 

او در میانه این گفتگوها، مکرر از امام خمینی(ره) به‌عنوان رهبری که آزادی و عزت را برای مسلمانان به ارمغان آورده صحبت می‌کرد، چنان شیفته آرمان و راه امام بود که در حین گفتگو، با ارسال تصویری از امام خمینی(ره)، حدیث مفصلی از شرح مجمل برایم خواند.

در روستایی کوچک از اطراف بنین…

با رختی مندرس…

با چشم‌هایی که از یک رابطه مرید و مرادی سخن می‌گفت…

با عکسی که بر آغوش و روی قلب‌ش نقش بسته بود….

عکس یادگاری با تصویر منادی آن آرمانی که بر عمق قلبش نفخه شده بود، داشت…

 

محمد میگفت: خمینی را خیلی دوست دارم؛ مثل شیخ ابراهیم که خمینی نیجریه است….

 

آنی درنگ کردم؛ آری ما بعد از ۴ دهه از انقلاب انسان‌ساز ایران، سرگرم دعوای خمینی آب و برق مجانی هستیم و آن کوخ‌نشین پابرهنه در روستایی از قاره آفریقا با آرمان‌های این کوه توحید طی طریقت می‌کند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.

css.php